بلاگ

معلم خوب و دوست نداشتنی کلاس موفقیت

 غلط تایپی درکار نیست،درست خوانده اید.

معلم خوب ولی دوست نداشتنی برای کلاس موفقیت. 

مگر میشود معلمی خوب ولی دوست نداشتنی باشد؟

بله.

از این معلّم‌ها بسیارند.
شاید تا کنون فقط از خوبیها آموخته ایم و کمتر به این توجه کرده ایم که بدیها هم میتوانند درس آموز باشند.

 

انسانهای حرفه ای همیشه خودشان را آماده ی آموختن از  هر شرایطی میدانند

حرفه ایها همیشه در هر اتفاق و شرایطی  به دنبال کشف سهمشان برای کسب موفقیت اند. به تعبیر بهتر هر موقعیت حتی منفی و به ظاهر مضر را معلم خود میدانند. یک معلم خوب اما دوست نداشتنی.

از بین این معلمها میتوان به «مقاومت در برابر رشد» ی که در درون همه ی ما انسانها وجود دارد اشاره کرد.

ترجیح میدهم به جای تعریف  « مقاومت » و توضیح و توصیف آن، از خاطرات خود شما استفاده کنم.

بارها شده تصمیم مهمی گرفته اید درسته؟ مثلا ارتقای سطح تحصیلاتتان، فراگرفتن زبان انگلیسی، شروع یک ورزش بصورت حرفه ای یا نیمه حرفه ای برای سلامتی و یا تناسب اندامتان ، اصلاح تغذیه و گرفتن رژیم غذایی متناسب، غلبه بر عادتی، عمل شجاعانه ای درزمینه های سیاسی یا اخلاقی و یا معنوی، توسعه ی شغل و درآمدتان، یا هر نوع انگیزه ای برای فراگرفتن مهارتی.

عاقبت آنها به کجا انجامید؟

چند درصد از آنها محقق شد؟

الان کاری به آن بخش محقق شده نداشته باشیم. تمرکزمان را ببریم روی تصمیمات محقق نشده ای که کم هم نیستند.

چرا عملی نشدند؟

معمولا افراد با اینگونه پاسخها که: «موقعیتش پیش نیامد، شرایط جور نشد،منعی پیش آمد و  در حقیقت از مکانیزم دفاعی «توجیه» استفاده میکنند یعنی بهترین روش برای عبور هوشمندانه از شرمساری ناشی از انجام ندادن کارها.

پس علت انجام نگرفتن این کارها چیست؟

تنها علت اینکه بسیاری از ایده های ارزشمندمان در طول این سالها محقق نشد دشمن خانمانسوزی است بنام «مقاومت».

کار این دشمن درونی هدف قرار دادن هر عملی است که لذت فوری را به نفع رشد بلند مدت رد میکند، خصوصا عملی که به جای ذات پست‌ترمان از ذات متعالیمان سرچشمه میگیرد و قرار است شخص بهتری شویم.

هر کجا بخواهیم کاری ویژه و ارتقا دهنده انجام دهیم مانع میشود. و هر چه آن تصمیم و یا آن عمل ارزشمند تر و مهمتر باشد مقاومت هم قدرتمند تر وارد میشود. بخصوص در پایان خط، قدرت بیشتری پیدا میکند.

مقاومت همگانی است و هر کس بدن دارد مقاومت را تجربه میکند.

غذای مقاومت:

مقاومت از ترس تغذیه کرده به همین خاطر است که هرچقدر سطح کار مورد نظرمان بالاتر باشد ترس بیشتر و مقاومت قویتر خواهد بود. اما هرکجا ترسی نباشد مثلا اگر تصمیم به انتخاب کاری با زحمت کمتر نسبت به کار فعلی  بگیریم مقاومتی بوجود نمیاید.

 

متحدان مقاومت:

مقاومت رفیقانی دارد که متحدان او محسوب میشوند بنام «اطرافیان منفی نگر ما» همانهایی که سعی در منصرف کردن و سست نمودن ما در تصمیم‌گیری‌های مهمّمان دارند.

 

شکلهای مقاومت:

هرچند مقاومت نامرئی است اما به شکلهای مختلفی خود را نشان میدهد مثلا:

  • به شکل تعلل،

  • تعلل پوششی پذیرفته شده برای انجام ندادن کار محسوب میشود. خطر تعلل از تنبلی بسیار بالاتر است. تعلل خطر ناک و موذی است. چون فردی که خود را تنبل میداند در درون از این وضعیت رنج میبرد و یا حداقل با تذکر دیگران ممکن است در رفتار و تصمیماتش تجدید نظر کند اما افرادی که در انجام کار و تحقق تصمیماتشان تعلل میکنند نمیگویند کار را انجام نمیدهم میگویند انجام خواهم داد و این میتواند تا آخر عمر ادامه یافته و تبدیل به عادت شود. پس بسیار خطر ناک است.

  • به شکل دردسر. این شکل از مقاومت روشی است آسان برای کسب توجه دیگران . وقتی افراد برای انجام کاری مقاومت میکنند ممکن است برای اینکه از مسئولیت شانه خالی کنند به ایجاد دردسر رو بیاورند مثلا : انتقاد کردن  از دیگران ، خشونت علیه دیگران و حتی تحمل خودخواسته خشونت دیگران شکلی از همان مقاومت میتواند باشد.

 

  • به شکل «خود را قربانی جلوه دادن»: شاید بارها این جمله را شنیده باشید:

  • من میخواستم فلان کار را انجام دهم اما نگذاشتند.

  • این یکی از شکلهای همان مقاومتی است که میتواند توجیه کننده قوی در عدم تحمل مقاومتها و نرسیدنها باشد. زمانی که افراد خود را شخصیتی  نشان میدهند که مستعد انجام بسیاری از کارها بوده ولی د رحقشان ظلم شده  طبیعتا مقبولیت اجتماعی را بگونه ای برای خود جلب میکنند که دیگران نه تنها  این افراد را با همین شرایط  میپذیرد بلکه از توجیهات آنها حمایت هم میکند.

  • به شکل زندگی نمایشی: از شکلهای دیگر مقاومت، نقش بازی کردن است. برخی افراد بجای تمرکز بر نقش واقعیشان و تحمل سختی ها در رسیدن به رشد واقعی خود، روش بی دردسر، کم زحمت و بسیار ساده تری را انتخاب میکنند یعنی «نقش جذاب بازی کردن برای دیگران» به منظور جلب  توجه آنها . بسیاری از افرادی که برای مشهور شدن و معروف شدن دست به کارهای غیر متعارف میزنند از همین دسته اند.

 

  • به شکل مصرف مُسکّن‌ها: بسیاری از شما سردرد را تجربه کرده اید. برای سردرد علت‌های مختلفی بیان شده. حتی اخیرا مقاله ای را مطالعه کردم که  بررسی نموده بود درد هرنقطه از سر با مشکلات اعضای دیگر  بدن ارتباط دارد. یعنی حقیقت درد چیز دیگری است، این درد نشانه ای است برای  اختلال در عضو مربوطه اما معمولا در لحظه های اول درد چکار میکنیم؟ معمولا از داروهای مُسکن استفاده میکنیم و این روش متداولیست برای آرام شدن. برخی افراد این روش را به قسمت‌های ویژه زندگیشان سرایت میدهند. زمانی که قرار است برای دردهای رفتاری یا اجتماعی و … راه حل درست و اساسی ای  درپیش بگیرند و با مقاومتها بجنگند تا رشد کنند اما از طریق انتخاب مُسکّن‌هایی مانند شرکت در کارگاههای آموزشی متعدد و مستمر، عضویت در گروههای مختلف اجتماعی بی‌فایده و … تنها عصب دردهای خود  را بی‌حسّ میکنند.

 

  • به شکل ازدواج برای جبران نقایص:

  • برخی را دیده اید که برای رسیدن به موفقیت‌هایی که همیشه آرزوی رسیدن به آنها را  به دوش میکشیدند سعی میکنند همسر یا رفیق همراهی را انتخاب کنند که دارای آن موفقیت‌هاست. پس راحت ترین و کم هزینه ترین راه، قرار گرفتن در کنار فردی با این ویژگی‌هاست مثل ثروتمند، مشهور، صاحب قدرت و …

اینها شکل‌های مختلف مقاومت میباشند. باوجود دشمن بودن و هیبت ناخوشایندشان اما میتواند برای افراد حرفه ای مثل شما معلم خوبی باشد. هرکدام از این شکل‌ها درس آموزند. چند دقیقه وقتتان را اختصاص دهید به سنجش مقاومت شخصیتان و هر کدام از این شکلها را در زندگیتان پیدا کنید و بنویسید چند درصد از هرشکل را در خودتان مشاهده میکنید.

پس مقاومت میتواند معلم کلاس موفقیت ما باشد. هرکجا بخواهد خودی نشان دهد قدرتمندانه پیش رویم تا به موفقیت نزدیک شویم و

فراموش نکنیم

مقاومت یک قُلدُر توخالیست.

بهترین فردا را برایتان آرزو میکنم

 

برداشتی از کتاب«نبرد هنرمند» نوشته استیفن پرسفیلد

اشتراک گذاری:

6 دیدگاه

به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.

  • سلام وعرض ادب
    از لحاظ روانشناسی خیلی خوب به ابعادمقاوت دربرابررشداشاره داشتید
    مصداقهایی که مثال زدید ملموس وقابل تاییدهست.
    وبرای بنده هشداروتلنگربودتابادیدومنظرواقعی وعزم جزم ومحکم پای رشدخودواهدافم بیاستمومقاومت نکنم.????
    ممنون وسپاس ازروشن کردن مسیروآدرس دهی برای ساختن بهترین فردا????

  • متشکرم عالی وبه موقع بود بله این اتفاق تو زندگی همه هست

  • با سلام
    داستان مقاومت و شکل‌های مختلف ظهورش یک داستان واقعی در زندگی همه ما انسان هاست جالبه طبق قوانین فیزیک هم جریان و مقاومت با هم رابطه عکس دارند انگار هرچه مقاومت بیشتر می شود جریان زندگی و رشد من کندتر خواهد شد ولی نکته جالب مقاله اینجاست که نگاه ما رو در برخورد با مقاومت ها عوض می کنه از این به بعد باید هوشیار باشم تا با روشن شدن چراغ آلارم هر یک از شکل های مقاومت بتونم مانع کار و حرکتم رو پیدا کنم.
    امیدوارم شکل جدیدی از مقاومت ایجاد نشه که مانع شنیدن صدای آلارم مقاومتها باشه

  • سلام
    مطالب خوب و مفید بود. دسته بندیها دقیق انجام شده بود.
    به نظر می آمد که خوب بود اول مقاله خوبتان ،”بعد از اینکه با تواناییهای فردی تان ،یک تصمیم را گرفتید ” اضاف میشد. چون گاهی اوقات عمل نکردن به تصمیم، به خاطر شناخت کافی نداشتن فرد به تواناییهای خود هست. مثلا کوری که در تصمیم دیدن با چشم ، باشد هرگز به نتیجه نمیرسد.

    در بین دسته بندیها،نکته ای که جای خالی داشت:
    – عدم یاد آوری مرتب هدف و عدم توجه و عدم تمرکز بر روی هدف

    خالی بود.

    باتشکر از تلنگری که داشتید.

امکان ارسال نظر وجود ندارد.