چالش تاریخی بشر

بسم الله الرحمن الرحیم

در مقاله ی  گذشته در رابطه با اهمیت خودیابی صحبت کردیم و از چهار خود نام بردیم

خود جسمی روانی اجتماعی رو بررسی کردیم و تاکید کردیم هرچقدر به این خودها رسیدگی کنیم کیفیت زندگی ما بالاتر خواهد رفت

تا اینکه رسیدیم به  ضرورت رسیدگی به خود معنوی و بیان شد که برای رسیدن به آرامش و نشاط در زندگی باید خود معنوی رو تقویت کنیم. به همین خاطر ابتدا رفتیم سراغ آگاهی از این خود و با لیست خودآگاهی معنوی مقداری با این خود که سلطان یا به تعبیر بهتر مادر بقیه ی خودهای درونمون هست آشنا شدیم.

حالا که این آگاهی صورت گرفت از امروز میخواهیم برویم سراغ خودیابی معنوی و به مشاهده ی این خود بپردازیم

یکی از زیباترین ملاقاتهای زندگیتون رو میخوایید امروز تجربه کنید. ملاقات با خود معنویتان

همونطور که مشاهده کردید برای  یافتن یا دیدن خود جسمی، به استدلالات فلسفی مراجعه نکردیم و دیدیم کافیه خودمونو تو آیینه ببینیم

یا برای دیدن خود روانیمونو کافیه به حالات و احساساتمون توجه کنیم

یا برای دیدن خود اجتماعی کافیه به نقش و جایگاه اجتماعی و انتظاری که دیگران از مادارند دقت کنیم، یعنی به تعبیری کافیه به خودمون بیاییم.

خود معنوی رو هم میتونیم صرف نظر از استدلالهای فلسفی از همین طریق یعنی از طریق قانون «به خومون بیاییم» بیابیم و تجربش کنیم. خب به چه صورت برای یافتن خود معنوی به خودمون بیاییم؟

کافیه  تو خونه یا هرجایی که هستید و این برنامه رو مشاهده میکنید قدم به قدم با من همراه بشید و درست به سوالات من جواب بدید خیلیم ساده است خیلیم خوش میگذره

چشمهاتونو ببندید و به یک منظره ی زیبا فکر کنید. مثلا یک طاووس زیبایی رو میبینید که آمادست چترش رو زیر نور آفتاب  بازکنه

با دقت به این صحنه چشمتون دوخته میشه و کم کم چتر طاووس شروع به باز شدن میکنه. درخشش پرهای طاووس هنگام باز شدنش و منظم شدن هر پر در جای خودش رو میبینید و به دیدن خودتون ادامه میدید الان چتر طاووس کاملا باز شده و شما به مشاهده ی این منظره ادامه میدید.

خب همینطور که چشماتون بسته است و دارید این منظره رو تصور میکنید به سوال من جواب بدید:

آیا این منظره زیبا بود یا زشت؟

قطعا همه ما میگیم زیبا و پرشکوه بود

خب از دیدن این منظره لذت بردید یا نفرت

قطعا لذت

خب برای اینکه از زیباییها لذت ببرید و از زشتیها نفرت ببرید دوره ی آموزشی دیدی؟

خیر

پس این دانش رو از کجا دارید که سریعا زیباییها رو بدون هیچ آموزشی میشناسید و در لحظه بدون هیچ فکر و فاصله ای از دیدن زیباییها لذت میبرید؟

بله بصورت فطری در وجودمون هست

خب پس به این رسیدیم که ما فطرتا زیبا طلب و زشت نفرتیم

این زیباطلبی ما آیا محدوده یا بینهایت؟

قطعا محدود نیست اگه میفرمایید محدوده کافیه به خودتون جواب بدید آیا زیباتر از این طاووس رو میخوایید ببینید یا نه؟ قطعا میگید بله. تا کی و کجا؟ زیباترین منظره رو هم به ما نشون بدند باز هم بیشترشو میخواییم این ویژگی مشترک همه یانسانها است

نه تنها زیبایی بلکه از نظر سلامتی و امنیت هم همینطوریم. از صد درصد سلامتی صدشو میخواییم هیچ کس نیست بگه نه 20 درصد بیماری هم باشه نیاز دارم من کمی نا امنی هم میخوام

در مورد محبت چشیدن همینطور همه ی انسانها صد در صد مهربانی رو میخواند و هیچ انسانی نیست بگه من قدری خشونت کشیدن هم لازم درم

از نظر ثروت همینطور ما ثروت بینهایت رو میطلبیم و تا به این بینهایت نرسیم آروم نمیگیریم

همه ی انسانها از زندگی پیش پا افتاده بدشون میاد دلشون میخواد به جایی برسند که هیچ محدودیتی پیش پاشون نباشه همه به دنبال بینهایت میگردند پس گمشده ی ما این بینهایته باید ببینیم این بینهایت چیه و کجاست که همه ی ما آدما دنبالش میگردیم

به تعبیر آقای ال رود نویسنده کتاب صبح جادویی این چالش تاریخ بشر است اینکه بتوانیم باکوشش و پشت سرگذاشتن موانع زندگی رویاییمان را خلق کنیم همان زندگی که در آن هیچ محدودیتی نداریم.

عجب پس موضوع خیلی جدیه. این بینهایت خواهی چالش تاریخ بشر بوده و هست. پس بطور جد باید به دنبال این بینهایت بگردیم تا از این چالش خارج بشیم چگونه؟

با تکنیکی که من اسمشو گذاشتم تکنیک تجربه ی بیکرانگی که انشاالله در مقاله ی بعد تمرین خواهیم کرد.